هدایت

معارف اسلامی

هدایت

معارف اسلامی

بایگانی

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سفارش به آخرت گرایی

نامه امیرالمومنین علی (علیه السلام )به ابن عباس فرمانداربصره درسال 36 هجری قمری ابن عباس گفت پس ازسخنان پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم )هیچ سخنی راهماننداین نامه سودمندنیافتم 

سفارش به آخرت گرایی
پس ازیادخداودرودهماناانسان گاهی خشنودمی شودبه چیزی که هرگزازدستش نمی رود و ناراحت می شودبرای ازدست دادن چیزی هرگزبه آن نخواهدرسید.ابن عباس خوشحالی تواز چیزی باشدکه درآخرت برای تومفیداست واندوه توبرای ازدست دادن چیزی ازآخرت باشد،آنچه از دنیابه دست می آوری توراخشنودنسازد،آنچه دردنیاازدست می دهی زاری کنان تاسف مخوروهمت خویش رابه دنیای پس ازمرگ واگذار.

ترجمه نامه 22 نهج البلاغه ص501

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

علائم ومنزلت شب قدر

علائم و منزلت لیلة القدر

قال الباقرعلیه السلام:

سالته عن علامة لیلة القدر، فقال: علامتها ان یطیب ریحها، و ان کانت فى برد دفئت، و ان کانت فى حر بردت فطابت. (1)

ترجمه: (محمد بن مسلم) از علامت لیلة القدر پرسید؟ پس امام (ع) فرمود: علامت لیلة القدر این است که بوى خوشى از آن پخش مى‏شود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملایم مى‏گردد، و اگر لیلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنک و معتدل و نیکو مى‏گردد.

توضیح:

علامه طباطبائى در علایم شب قدر مى‏گوید: روایات در معنى و خصایص و فضایل شب قدر بسیار است، در بعضى از آن روایات علامت هایى براى شب قدر ذکر کرده از قبیل اینکه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مى‏کند و هواى آن روز معتدل است. (المیزان، ج 40، ص 332)

 

حدیث:

قال ابو عبد الله علیه السلام:

لیلة القدر فى کل سنة و یومها مثل لیلتها. (2)

ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مى‏باشد.

حدیث:

قال النبى (صلى الله علیه و آله):

ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة‏». (3)

ترجمه: به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».

حدیث:

قال موسى (علیه السلام): الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر،

قال: الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر،

قال: الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر،

قال: الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر،

قال: الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر،

قال: الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیلة القدر. (4)

 

ترجمه:

موسی (علیه السلام)گفت:

خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،

گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند.

گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد.

گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد.

گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.

گفت‏: خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.

توضیح:

لیلة القدر شبى است که قرآن نازل شده است و ظاهراً مراد به قدر، تقدیر و اندازه‏گیرى است. خداى تعالى در آن شب حوادث یکسال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏نماید، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چیزهایى از این قبیل را مقدر مى‏سازد.

رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور) ص 95

جمعى از نویسندگان

پى نوشتها:

1- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 256.

2- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 262.

3- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 458.

4- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 456.

بر گرفته از IMAMALINET.NET

ارائه دهنده مقاله (12) : محمد مهدی رفیعی

تاریخ مطلب : 1384/7/23

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

اهمیت دادن به روز جمعه:
۱- جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
منزلت نماز و مقام آرامش:
۲- همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می‌زد.
۳-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می‌یافت.
۴- ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می‌داشت.
۵- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می‌آمد نمازش را کوتاه می‌کرد.
۶- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می‌کرد نمازش را کوتاه می‌کرد.
ه- سبک برخورد با فقرا
۱- با فقرا زیاد نشست و برخاست می‌کرد و با آنان هم غذا می‌شد.
۲- دعوت بندگان و غلامان را می‌پذیرفت.
۳- هدیه را قبول می‌کرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
و- سبک برخورد با خویشاوندان
۱- بیش از همه صله رحم به جا می‌آورد.
۲- به خویشاوندان خود احسان می‌کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
۳- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
ض- آداب حضور بر سر سفره طعام
۴- هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
۵- اندک نعمت خداوند را بزرگ می‌شمرد
۶-هرگز از غذایی بد نگفت.
۷- موقع غذا هرچه حاضر می‌کردند میل می‌فرمود.
۸- بر سر غذا از همه زودتر حاضر می‌شد و از همه دیرتر دست می‌کشید.
۹- تا گرسنه نمی‌شد غذا میل نمی‌کرد و قبل از سیر شدن منصرف می‌شد.
۱۰-معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
۱۱- تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی‌خورد.
۱۲- بعد از غذا دست‌ها را می‌شست و روی خود می‌کشید.
۱۳- وقت آشامیدن سه جرعه آب می‌نوشید؛ اول آن‌ها بسم الله و آخر آن‌ها الحمدلله.

منابع: کتاب «منتهی الآمال» محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسی 

                               

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

سیره رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم )

51- از برای فوت دنیا ناراحت نمی‌شد و یا به خشم نمی‌آمد.
۵۲- از برای خدا آنچنان به خشم می‌آمد که دیگر کسی او را نمی‌شناخت.
۵۳- هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
۵۴- هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
۵۵- در حال خشنودی و ناخشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
۵۶- هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد.
۵۷- در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
۵۸- روی خاک می‌نشست و روی خاک غذا می‌خورد.
۵۹- روی زمین می‌خوابید.
۶۰- کفش و لباس را خودش وصله می‌کرد.
۶۱- با دست خودش شیر می‌دوشید و پای شترش را خودش می‌بست.
۶۲- هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می‌شد و برایش فرقی نمی‌کرد.
۶۳- هرجا می‌رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می‌کرد.
۶۴- اکثر جامه‌های آن حضرت سفید بود.
۶۵-، چون جامه نو می‌پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می‌بخشید.
۶۶-، چون می‌خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می‌خواست.
۶۷- اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می‌کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می‌کرد.
۶۸- از دوشیزگان پرده‌نشین با حیاتر بود.
۶۹- در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می‌کرد.
۷۰- همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن

ادامه دارد...

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

سیره پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)
۱۱- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی‌داد و از آن نهی می‌کرد.
۱۲- هرگز در حضور مردم تکیه نمی‌زد.
۱۳- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۴- اگر در محضر او چیزی رخ می‌داد که ناپسند وی بود، نادیده می‌گرفت.
۱۵- اگر از کسی خطایی صادر می‌گشت آن را نقل نمی‌کرد.
۱۶- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی‌کرد.
۱۷- هرگز با کسی جدل و منازعه نمی‌کرد.
۱۸- هرگز سخن کسی را قطع نمی‌کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
۱۹- پاسخ به سؤالی را چند مرتبه تکرار می‌کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۰-، چون سخن ناصواب از کسی می‌شنید. نمی‌فرمود چرا فلانی چنین گفت بلکه می‌فرمود بعضی مردم را چه ‌شود که چنین می‌گویند؟
۲۱- کار نیک را تحسین و تشویق می‌فرمود و کار بد را تقبیح می‌نمود و از آن نهی می‌کرد.
۲۲- آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می‌فرمود و مکرر می‌گفت هرآنچه حاضران از من می‌شنوند به غایبان برسانند.
۲۳- هرکه عذر می‌آورد عذر او را قبول می‌کرد.
۲۴- هرگز کسی را حقیر نمی‌شمرد.
۲۵- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب‌های بد نخواند.
۲۶- هرگز عیب مردم را جستجو نمی‌کرد.
۲۷- از شر مردم برحذر بود، ولی از آنان کناره نمی‌گرفت و با همه خوشخو بود.
۲۸- هرگز مذمت مردم را نمی‌کرد و بسیار مدح آنان نمی‌گفت.
۲۹- بر جسارت دیگران صبر می‌فرمود و بدی را به نیکی جزا می‌داد.
۳۰- از بیماران عیادت می‌کرد اگرچه دور افتاده‌ترین نقطه مدینه بود.
۳۱- سراغ اصحاب خود را می‌گرفت و همواره جویای حال آنان می‌شد.
۳۲- اصحاب را به بهترین نام‌هایشان صدا می‌زد.
۳۳- با اصحابش در کار‌ها بسیار مشورت می‌کرد و بر آن تأکید می‌فرمود.
۳۴- در جمع یارانش دایره‌وار می‌نشست و اگر غریبه‌ای بر آنان وارد می‌شد نمی‌توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است.
۳۵- میان یارانش انس و الفت برقرار می‌کرد.
۳۶- وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
۳۷- هرگاه چیزی به فقیر می‌بخشید به دست خودش می‌داد و به کسی حواله نمی‌کرد.
۳۸- عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می‌رسید.
۳۹- احدی از محضر او ناامید نبود و می‌فرمود «برسانید به من حاجت کسی را که نمی‌تواند حاجتش را به من برساند».
۴۰- هرگاه کسی از او حاجتی می‌خواست اگر مقدور بود روا می‌فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده‌ای نیکو او را راضی می‌کرد.
۴۱- هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
۴۲- پیران را بسیار اکرام می‌کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
۴۳- غریبان را خیلی مراعات می‌کرد.
۴۴- با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می‌آورد و مجذوب خود می‌کرد.
۴۵- همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بر دل داشت.
۴۶-، چون شاد می‌شد چشم‌ها را بر هم می‌گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی‌کرد.
۴۷- اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی‌شد.
۴۸- مزاح می‌کرد، اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی‌زد.
۴۹- نام بد را تغییر می‌داد و به جای آن نام نیک می‌گذاشت.
۵۰- بردباری‌اش همواره بر خشم او سبقت می‌گرفت.

ادامه دارد...

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

کدامیک ازرفتارهای پیامبرمان (صلی الله علیه وآله وسلم ) با زندگی امروز ما مطابقت دارد؟ایا فکر کرده ایم؟

 


 

100خصلت شادی آفرین پیامبر اکرم( صلی الله علیه وآله وسلم)

الف- سبک راه رفتن
هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می‌رفت. در راه رفتن قدم‌ها را بر زمین نمی‌کشید.
ب- سبک سلام کردن
هرکه را می‌دید مبادرت به سلام می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
ج- سبک دست دادن
وقتی با کسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی‌کشید.

د- مهارت‌های رفتاری نشاط آفرین و محبت محور پیامبر خاتم (ص)

1- با مردم چنان معاشرت می‌کرد که هرکس گمان می‌کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
۲- هرگاه به کسی می‌نگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمی‌کرد.
۳- هرگز به روی مردم چشم نمی‌دوخت و خیره نگاه نمی‌کرد.
۴-، چون اشاره می‌کرد با دست اشاره می‌کرد نه با چشم و ابرو.
۵- سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی‌شد لب به سخن نمی‌گشود.
۶- هرگاه با کسی، هم صحبت می‌شد به سخنان او خوب گوش فرا می‌داد.
۷-، چون با کسی سخن می‌گفت کاملا بر می‌گشت و رو به او می‌نشست.
۸- با هرکه می‌نشست تا او اراده برخاستن نمی‌کرد آن حضرت برنمی‌خاست.
۹- در مجلسی نمی‌نشست و برنمی‌خاست مگر با یاد خدا.
۱۰- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک «در» می‌نشست نه در صدر آن.

ادامه دارد...

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

میلادمسعودوخجسته کریم اهل البیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام )برتمام ارادتمندان به آن بزرگوارتبریک وتهنیت باد

قال المجتبی( علیه السلام ) : صاحب الناس مثل ماتحب ان یصاحبوک به -بحارالانوارج 78ص116

بامردم به گونه ای رفتارکن که دوست داری مردم باتورفتارکنند.

ماه مبارک رمضان به نیمه رسیدنمی دانیم این فرصت ارزشمندوسکوی پرش راچگونه موردبهره برداری قراردادیم آیا مهمان خوبی برسرسفره ضیافه الله بودیم یانه درعین حال باتوسل به کریم اهل البیت بایدازخداوندمتعال بخواهیم توفیق روزافزون ودرک لیالی پرفیض شبهای قدررابه همه ما عنایت فرمایددراین ماهی که تلاوت یک آیه قرآن ثواب ختم قرآن راداردخوابمان عبادت ونفس کشیدمان درآن تسبیح است اعمال عبادی ما مضاعف است بیاییم ازصمیم قلب برای فرج منتقم آل محمدحضرت مهدی موعود علیه السلام دعاکنیم عرضه بداریم مولا جان امروزمردم جهان درگیریک ویروس خطرناکی به نام کرونا شده اند اگرعنایت شما شامل حال بشریت نشودآنها همه نابودخواهندشدآقا برای ما دعا کن وازخداوندمتعال امرظهورتان رابطلب .آمین یارب العالمین

 

  • محمد مزینانی
  • ۰
  • ۰

پندهای راهگشا

زیبایی وشادی دردرون توست ،آن راآشکارکن

میزان زیبایی بستگی به میزان معرفت الله دارد،یعنی هرچه شناخت ومعرفتمان به خداوندمتعال بیشترباشد،زیباییهاراهم بهتردرک وبهترمی بینیم ،چون حضرت زینب (سلام الله علیها)هم بجززیبایی ،چیزدیگری ندیدند.

من دست تمنابه سوی شمادرازمی نمایم ،چون انسانهادرکناریکدیگرخیلی خیلی زیبایند.

—————————————————————————————————————————————————————

حکایت وداستان 

مردی به حضورحضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم )رسیدوعنوان نمودکه زنم نمازنمی خواند،وآن حضرت فرمودکه :از بهشت وجایگاه نمازگزاران دربهشت برایش بگو،مردگفت بسیارگفته ام اما تاثیری نداشته ،وبازآن حضرت فرمودندکه از جهنم وعذابش بگووبازمردگفت :ازجهنم وجایگاه بی نمازان درروزجزابرای اوبسیارگفته ام وبازهم هیچ تاثیری نداشته است ،و در خاتمه حضرت فرمودندبنابراین حرف حساب همسرت چیست ؟مردگفت :همسرم به من می گویدکه :تو نماز بخوان تامن هم بخوانم ،وآن حضرت فرمودندکه :درست گفته است ،چون ما آن طوری که هستیم دیگران تربیت می شوند ، نه آن طوری که می خواهیم.

 

مهمان ازمیزبان پرسیدکه قبله ازکدام طرف است؟ومیزبان گفت که من تازه دوسال است که به این خانه آمده ام ،قبله راازکجابدانم .

 

استادی درحالت بیماری به نمازمشغول بود،که یکی ازشاگردانش خطایی دیدوبه تنبیه اوبرخاست،که شاگردگفت :ای استادبرای تنبیه طفلی چون من بپاخواستی وامابرای عبادت خالقت به پانخواستی ونمازرانشسته بجای آوردی

کتاب پندهای راهگشا ص257 

  • محمد مزینانی